چطور در عمل بر غرب پیروز شدیم؟
وقتی در سال 2006 با ریشی بلند که ظاهری موقربه من می داد و شمع لرزان صلح بر روی گیتاری که سال ها بود کنار گذاشته بودم، باز هم قدم بر جاده ی خاکی تفریحات و سرگرمی گذاشتم و به دنیای هنر برگشتم، دوران سختی را برای توجیه نمودن این موضوع که چرا تغییر مذهب و فرهنگ داده ام از سر گذراندم. این روزها که ابرهای تیره و غرّنده جنگ افروزی و اشباح و سایه های سرگردان بمب گذاران انتحاری بر آسمان بالای سرمان در حرکت اند، توضیح این وضعیت حتی بسیار سخت تر شده است.
شاید از بلندی بخت من بود که در سال 1977 و قبل از وقوع انقلاب در ایران به اسلام علاقمند شدم. در آن دوران مسلمانان تا این حد زیر ذره بین نبودند و پیام معنوی اسلام نیز، تحت تاثیر مسائل سیاسی و هیاهوی رسانه ها کمتر خدشه دار شده بود. اما اگربازهم بجای انقلاب اسلامی وحی را مورد مداقه قرار دهیم، انشالله دوباره نتیجه مطلوبی حاصل می شود که نقل قولی عالمانه می گوید:
“حقیقت را با نگاه کردن به انسان ها درنمی یابید؛ اول حقیقت را بیابید و آنگاه پیروان آن را خواهید شناخت.”
بعد ازآنچه در یازدهم سپتامبرو پس از آن رخ داد و با ظهور پدیده ایی به نام داعش و کشتار خشونت باری که در جای جایِ جهان و زیرِعنوان پرچم اسلام انجام می گیرد، تصمیم برای بازگشتن به دنیای موسیقی تعجب آور نیست، شما اینطور فکر نمی کنید؟ دلیلم این است که دنیای موسیقی و آواز جایی است که مردم به سادگی می توانند خود را در محیطی باز بیابند که دوباره می توانند به آواهای صلح، مثبت اندیشی و امید که روزگاری بلند بود، اما این روزها رو به خاموشی دارد، گوش بسپارند. در این آشفته بازار رسانه های اجتماعی و شهوت افسار گسیخته برای موسیقی الکترونیک و هیاهوی بیش از سی میلیون ترانه که در یک لحظه در حال پخش شدن هستند به نظر می رسد که حس و حال دهه ی شصت میلادی دیگر چندان ملموس نیست.
امواج سیل آسای فن آوری های جدید – از جمله پخش دیجیتال، خانه های روباتیک، اتوموبیل های برقی بدون راننده – نیازمند قوانین و اصول نوینی است که با این فن آوری ها منطبق و همسو گردند. قانون گزاران امروز و آینده باید با مسائل فزاینده “جهانی شدن” دست و پنجه نرم کنند. در چنین زمانه ایی، پیشینه های اجتماعی، سیاسی مذهبی و تاریخی که با یکدیگرسازگار نیستند لزوما به آسانی کنار هم قرار نمی گیرند. این مثل این است که دو نفر بخواهند به طور مشترک از یک شلوار استفاده کنند.
بزرگترین چالش این دوره رویارویی و برخورد دو تمدن با یکدیگر نیست، بلکه مساله اصلی تقابل و تصادم مفاهیم و نا آگاهی نسبت به قوانین و محدودیت ها و موارد اجرای این قوانین است. فرایند شکل گیری شبکه های قانون از زمان حمورابی در بین النهرین تا تدوین منشور جهانی حقوق بشر، تاریخچه ایی بسیار پیچیده و طولانی دارد. من اطلاعات کافی و صلاحیت اظهار نظر درباره این تاریخچه را ندارم و فقط در حد آموخته هایم می توانم نظر بدهم. من در دو مکتب ضد استقرار و ضد فرهنگ دهه شصت و نیز در مکتب اسلام درس آموخته ام. سفری کرده ام فرح بخش از سرزمین عشق های بی پروا و رها و وداعها به سرزمین کمتر محبوبی که در آنجا درجه عشق معنوی و تجربیات متعالی بسیار بالاتر است، جایی که کمتر نیاز به وداع کردن دارید و از ترک گفتن کمتر سخن می گویید.
بر خلاف آنچه برخی از ضدِ مسلمانان برجسته با شتابزدگی در مورد من فرض می کنند و می گویند که در اثر استفاده از مواد روان گردان قدرت تفکر و عقل سلیم را بر باد داده ام، من به آنان ندا می دهم که سر از خواب غفلت بردارند و بدانند که بعضی امور آن چیزی که در ظاهر به نظر می آیند نیستند. بویژه هنگامی که موضوعی رسانه ای می شود و درگرداب پر تلاطم طوفان های سیاسی و بازی های قدرت بین شرق و غرب می افتد. نخیر. بر خلاف این تصور، تصمیم من برای روی آوردن به اسلام چالشی درازمدت در طول زندگی ام و تلاشی درجهت رویا رویی با ناکارآمدیها و ضعفهایم بعنوان یک انسان بوده است. شکست ها و ضعف هایی که سعی داشته ام به بهترین شکل ممکن و با کمک استعدادها و دانش خدادادی راه حلی برای آنها بیابم.
در تضاد روشن با دیدگاه حقیر و مخدوش افرادی که خشونت و حملاتی را علیه تمدن جهانی [و به نام دفاع از اسلام حقیقی] مرتکب می شوند، پیام واقعی اسلام این نیست که همگان فقط باید از یکسری قواعد و قوانین قضایی پیروی کنند. پیش از وفات پیامبر اسلام (ص) در سوره هایی از قرآن که بر ایشان نازل شد، خداوند تاکید می کند که سیستم های مختلف قانون و شریعت در کنارهم وجود دارند ، همانطور که در آیه زیر می خوانیم:
“… برای هر گروهی از شما شریعت و روشی نهادیم و اگر خدا می خواست همه شما را یک امت می ساخت ولی خواست در آنچه به شما ارزانی داشته است بیازمایدتان پس در خیرات بر یکدیگر پیشی گیرید. همگی بازگشتتان به خداست تا از آنچه در آن اختلاف می کردید، آگاهتان سازد.” (سوره مائده، آیه 48).
قوانین شریعت می بایست و می توانند بر اساس مفاهیم غالب و با در نظر گرفتن نیازهای زمان و مکان زندگانی ما قابل تفسیر و قابل تطبیق باشند. این قانون یکی از اصول قضایی اسلامی است که برخی از تندروان مذهبی آن را نادیده می گیرند و رعایت نمی کنند. جستجوی راهی برای به دست آوردن بهترین نتیجه برای اکثریت مردم که کمترین زیان را هم متوجه مردم می کند یکی ازعقلانی ترین اصول قضاوت و داوری است. در قوانین اسلامی این اصل “خیر و صلاح همگانی” نامیده می شود . این موضوع در مفاد منشور بزرگ آزادی و اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز آمده و مبنای تشکیل سیستم دموکراتیک حکومتی و قانونی در انگلستان، آمریکا و جمهوری فرانسه قرار گرفته است.
من شخصا توصیفی را که امانوئل کانت از قانون ارائه کرده است می پسندم: “قانون مجموعه شرایطی است که در آن خواسته های فردی یک انسان می تواند در تطابق با افراد دیگر و بر اساس قانون جهانی آزادی تحقق یابد.”
این توصیف شباهت زیادی به حکایت های قدیمی دارد، اینطور نیست؟ عیسی مسیح می فرماید: ” با دیگران همان طوری رفتار کن که می خواهی با تو رفتار کنند.” حضرت محمد نیز اینچنین می فرمایند: ” برای برادرت آن چیزی را بپسند که برای خود می پسندی.” عجیب است که امروزه دین به مثابه دستور العملی که راهنمای ما است تا زندگی صلح آمیز و سازگار با محیط اطراف مان داشته باشیم، دیده نمی شود و در عوض رویکرد انسان ها اغلب اینگونه است که ” من چقدر از تو مومن تر و بهتر هستم”. این رویکرد نشان دهنده این نیست که مشکلات و پریشانی های ما ریشه در خود دین و مذهب دارند بلکه نشان دهنده این است که ما معنای واقعی دین را گم کرده ایم.
اهداف دین و شریعت می باید برقرار کردن عدالت، نظم، آزادی و صلح میان مردم جامعه باشد و اگر برای برقراری این اهداف جنگی صورت بگیرد تأسف بار است. سرانجام، خداوند پیروزی و صلاحیت را به ملتی عطا می کند که خود را وقف برقراری و اجرای قانون و شریعت می کنند.
اینگونه است که بر غرب پیروز شدیم. بیلیِ کودک، یاغی و سرکش، سرانجام به مجازات قانونی رسید. سرنوشت بمب گذاران انتحاری جوان و مسلحی که در کازینوی “جهاد” با روح خود قمار می کنند نیز سرنوشت عبرت انگیزی خواهد بود. به نفع آنان است که یکی از فرموده های پیامبر اسلام (ص) را در خاطر داشته باشند که به یکی از پیروانی که برای نصیحت به ایشان مراجعه کرده بود با تاکید فراوان می گفتند: “خشم خود را کنترل کن، خشم خود را کنترل کن.”